به گزارش مشرق، غلامرضا اعوانی چهره ماندگار فلسفه ایران در گفت وگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره شناخت ابن سینا و اشکالاتی که برای فهم اندیشه او وجود دارد، اظهار داشت: تفاوت اندیشههای ابن سینا در دورههای مختلف زندگیاش چند دیدگاه متفاوت از او به دست میدهد به طور مثال نخست ابن سینا با روش ارسطویی یعنی زمانی که رساله الحکمة العروضیه را نگاشته، مد نظر است.
وی در ادامه توضیح داد: چهارده سال از فاصله نگارش رساله الحکمة العروضیه با کتاب شفا میگذرد. وی در دوره نگارش شفا به یک نظام دیگر فلسفی دست یافت که با ارسطو متفاوت بود و تا به امروز مورد مطالعه شرق و غرب قرار دارد.
اعوانی با تأکید بر اینکه ابن سینا بود که متودولوژی علوم را تأسیس کرد، اظهار داشت: بر اساس این متودولوژی ابن سینا، منطق را اصل موضوعی قرار داد و این روش برای اثبات علوم بسیار کارآمد شد این بحث را در ابتدای الهیات بالمعنی الاعم توضیح داده است.
چهره ماندگار فلسفه ایران درباره بحث عشق و تفاوت اندیشه فلاسفه با عرفان گفت: خود مسئله عشق به عنوان مبدأ وجود عالم مطرح است این مفاهیم را ملاصدرا نیز از ابن سینا دریافت کرده اما جمع بین عقل و عشق بسیار دشوار است. عرفا عقل را میکوبند و بدان لطمه میزنند، غزالی به آن ضرر زده است و میگوید افلاطون، ابن سینا و دیگر فلاسفه کافر بودند و این استدلالی احمقانه است، چرا که منطق برای استدلال است و قرآن چقدر عقل را تمجید کرده است.
وی با تأکید بر اینکه برخی گرایشهای ضد عقلی از نواحی در اسلام وارد شده، گفت: البته قرآن هرگز نمیگوید عقل عین وحی است، عشق هم بسیار مهم است و بین حکمت ذوقی، بحثی، عقلی و مشایی تفاوت است. باید به آثار افلاطون نیز در این باره رجوع کرد چرا که در مراتب معرفت بدانها توضیح داده است، البته این موارد برای فلسفه کفایت نمیکند و فلسفه روش نیز میخواهد.
عضو فرهنگستان علوم در پایان گفت: عشق حقیقی، عشق به فلسفه است، حتی دین هم عقل و هم عشق است ما در فلسفه شرقی برای شناخت ابن سینا نباید فلسفه را به یونان محدود کنیم. لفظ «تجلی عشق» را ابن سینا وارد مباحث کرد و مسئله وجوب و امکان نیز از دستاوردهای ابن سیناست.
وی در ادامه توضیح داد: چهارده سال از فاصله نگارش رساله الحکمة العروضیه با کتاب شفا میگذرد. وی در دوره نگارش شفا به یک نظام دیگر فلسفی دست یافت که با ارسطو متفاوت بود و تا به امروز مورد مطالعه شرق و غرب قرار دارد.
اعوانی با تأکید بر اینکه ابن سینا بود که متودولوژی علوم را تأسیس کرد، اظهار داشت: بر اساس این متودولوژی ابن سینا، منطق را اصل موضوعی قرار داد و این روش برای اثبات علوم بسیار کارآمد شد این بحث را در ابتدای الهیات بالمعنی الاعم توضیح داده است.
چهره ماندگار فلسفه ایران درباره بحث عشق و تفاوت اندیشه فلاسفه با عرفان گفت: خود مسئله عشق به عنوان مبدأ وجود عالم مطرح است این مفاهیم را ملاصدرا نیز از ابن سینا دریافت کرده اما جمع بین عقل و عشق بسیار دشوار است. عرفا عقل را میکوبند و بدان لطمه میزنند، غزالی به آن ضرر زده است و میگوید افلاطون، ابن سینا و دیگر فلاسفه کافر بودند و این استدلالی احمقانه است، چرا که منطق برای استدلال است و قرآن چقدر عقل را تمجید کرده است.
وی با تأکید بر اینکه برخی گرایشهای ضد عقلی از نواحی در اسلام وارد شده، گفت: البته قرآن هرگز نمیگوید عقل عین وحی است، عشق هم بسیار مهم است و بین حکمت ذوقی، بحثی، عقلی و مشایی تفاوت است. باید به آثار افلاطون نیز در این باره رجوع کرد چرا که در مراتب معرفت بدانها توضیح داده است، البته این موارد برای فلسفه کفایت نمیکند و فلسفه روش نیز میخواهد.
عضو فرهنگستان علوم در پایان گفت: عشق حقیقی، عشق به فلسفه است، حتی دین هم عقل و هم عشق است ما در فلسفه شرقی برای شناخت ابن سینا نباید فلسفه را به یونان محدود کنیم. لفظ «تجلی عشق» را ابن سینا وارد مباحث کرد و مسئله وجوب و امکان نیز از دستاوردهای ابن سیناست.